سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عطر ریحان
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تا وقتی که مجردی هزار تا توقع از پدر و مادرت داری...
خیلی چیزا رو وظیفه عادی و روزمره شون میدونی و اصلا به چشمت نمیاد! با همه اینا کافیه چیزی طبق میل و خواسته ت پیش نره اونوقته که اجازه غر زدن هم به خودت میدی!!!
تا وقتی که مجردی شاید عید به عید یا مناسبتی روی ماهشونو ببوسی،
تا وقتی  که مجردی وقتی میان تو خونه جلو پاشون بلند نمیشی،
تا وقتی که مجردی شاید رعایت نکنی که حق نداری جلوتر از اونا راه بری!
تا وقتی که مجردی حرف نگفته دلشون یا دغدغه هاشون رو متوجه نمیشی...اگر هم بشی عادی از کنارشون میگذری،
اما وقتی میشی زن یا مرد یه خونه ای...
وقتی قسمتی از مدیریت زندگی میاد رو دوشت...وقتی مزه فشار زندگی رو برای اولین بار میچشی(اونم در سطوح خیلی پایین تر!)...
اصلا از وقتی خونه ت از خونه شون سوا میشه...
تازه میفهمی چه نعمتایی روز و شب کنارت بودن اما نمیدیدیشون!
تازه یاد میگیری بیشتر ببینیشون!
حالا  دیگه نه تنها جلو پاشون بلند میشی و در آغوششون میگیری و روشونو میبوسی،دلت میخواد دست و پاشونم ببوسی...
حالا بیشتر به قدمهات نگاه میکنی تا مبادا قدمی جلوتر از قدمشون برداری...
حالا دوست داری هر کاری از دستت برمیاد براشون انجام بدی...
اگر هم نتونی یا فرصت نکنی که براشون کاری کنی جیگرت کبابه و همش تو فکرشونی!
حتم داشته باش تا خودت پدر یا مادر نشی نمیتونی بفهمیشون...
اصلا چرا ما آدما اینجوری هستیم!؟ چرا تا چیزی رو تجربه نکنیمو تو جایگاهش نباشیم درکش نمیکنیم...

راستی ما که تا پدر و مادر نشیم پدر و مادرمونو نمیفهمیم پس چطور میتونیم اماممون رو که از پدر و مادر به ما مهربونتره و حق بیشتری به گردنمون داره بشناسیم!؟؟
اگر این راهو ادامه بدیم پس هیچوقت نمیتونیم به معرفتش برسیم!
باید یه فکری کرد...


[ یکشنبه 91/7/30 ] [ 12:32 عصر ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

من کیستم ؟ بر جا ز کاروان سبک بار آرزو، خاکستری به راه.... گم کرده مرغ دربه دری راه آشیان، اندر شب سیاه....
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 187785