سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عطر ریحان
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

بسم الله الرحمن الرحیم

اومدم بگم خیلی چیزا تو زندگیمون عوض شده.
درست بعد از سفر کربلا...
بالاخره راهی که دنبالش بودم و همیشه از خدا میخواستم پیدا کردم،
مسیری که همیشه دنبالش میگشتم ولی نمیدونستم چیه و همیشه ملتمسانه اهل بیت رو واسطه قرار میدادم تا نشونم بدن.
بالاخره به لطف الهی تو مسیر زندگیم یه چراغ سبز و یه فلش بزرگ راه رو بهم نشون داد...
و من دیگه احساس میکنم هیچ چیز اتفاقی نیست...
همه چیز بدون خواست و خبر من از اول برنامه ریزی شده بود!
که ببینمش...
تو مسجد
با یک مکالمه کوتاه
همون یک سال و اندی پیش با شروع یک دوستیِ تازه همه چیز رقم خورد و من چقدر کودکانه فکر میکردم بی صاحب رها شدم! فکر میکردم هرگز راه رو پیدا نمیکنم، فکر میکردم گم شدم در این هیاهوها...
من خسته بودم از اونهمه راه تکراری و اجباری...اجباری آدمهای دور و برم.
راه بدون اینکه من پیداش کنم خودش یه جوری تو زندگیم قرار گرفت و منو با خودش کشوند...
الان از خدا همه ی خواستم اینه ثابت قدم باشم.
و زندگی دونفره مون به لطف الهی داره به سرعت دستخوش این تغییرات بزرگ میشه ..
دیگه احساس نمیکنم آقای همسر داره تنها مسیر رو طی میکنه!

نیومدم اینجا چون دیگه خیلی دلیلی واسه نوشتن نداشتم...شاید وقتی دلیلی پیدا شد و یا  اصلا دلیلی شدم نوشتم..
هرچی اومدم بنویسم دیدم توش یه چیزایی هست که منِ وجودیم یا همون هوای نفسم دلش میخواد بازگو بشه!...ترسیدم...
میام هروقت حس کنم حرفام بدرد بنده های خدا بخوره!

من هم مثل همه زنها زنانگی میکنم،
اما در مسیری که رنگ و بوی جدیدی گرفته...

پ.ن: میدونم حرفام خیلی مبهم بود ولی چاره ای ندارم،نمیتونم الان خیلی بیشتر بنویسم!شاید در آینده گفتم از روزگار گذشته ام و حال فعلیم..

التماس دعا


[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 7:28 عصر ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

من کیستم ؟ بر جا ز کاروان سبک بار آرزو، خاکستری به راه.... گم کرده مرغ دربه دری راه آشیان، اندر شب سیاه....
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 187819