پناه بر خدا!
اندر حوالات هفته گذشتمان
60ساعت توي راه بوديم تا به شهر عروس خانوم رسيديم
عروس خانومي که عاشق اخلاقش بودم بخاطر پياده شدن از ماشين و انجام حرکات.....
براي برنامه آخرشبشان بخاطر سوء !!!سابقمان تبعيدگاهي درنظر گرفته بودند .
شکر خدا آخريش بود که"مجبور "بودم شرکت کنم
اما هنوز هم نميفهمم چطور با اين همه گناهي که نه فقط خودشان مهمانانشان هم دچار کردند ميخواهند زندگي شروع کنند!