• وبلاگ : عطر ريحان
  • يادداشت : يک اعتراف زنانه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يه معلم اخلاق داشتيم. يه بار عروسي که دعوت بوديم اونم بود. خيلي چيز ازش ياد گرفتم توي مدرسه. اون روز توي عروسي تعجب کردم از ظاهرش. يه بلوز قشنگ اما ساده. با يه دامن. با موهاي مرتب اما آرايشگاه نرفته. و يه آرايش خيلي کم. با خودم گفتم چقدر ساده. چطوري مي تونه. الان، هر دفعه مي رم آرايشگاه قبل از عروسي، يادش مي افتم. و از خودم مي پرسم يعني کي مي شه که بتونم مثل اون، اينقدر بي خيال دنيا و حرف بقيه باشم. (البته منم هميشه نمي رم آرايشگاه. هر وقت نتونم پيروز بشم مي رم) ولي هميشه اون معلم اخلاق توي اين جور موقعيت ها مياد جلوي چشمام. خدا حفظش کنه. شايد بشناسيش.
    همسرم، گاهي مي گه خانوما اصالتا با نوع تفکرات مشکل دارشون توي جهنم هستن. بايد تلاش کنن خودشونو بکشن بيرون. البته از جنبه ي توهين نمي گه ايشون. از جنبه ي همين اعتراف شما مي گه.
    پاسخ

    خوش بحال آدمايي که ميتونن مقاومت کنن و خودشون باشن...منم حرف همسرتونو قبول دارم