سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عطر ریحان
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

8 سال پیایپی نوروزهایش را آنجا گذرانده بود،2 سالی میشد که نرفته بود،
و این یعنی دقیقا بعد از ازدواجمان..
از این بابت ناراحت بود.پارسال هم خیلی اصرار داشت که برود و من را هم ببرد،
از کم توفیقی یا شاید دلبستگی به دنیایم زیر بار نرفتم که اولین نوروزِ بعد از عروسی مان را در جایی بگذرانیم که شکلش با عیدهای دیگر عمرمان فرق میکند!
امسال دیگر تاب نیاورد!
2 ماهی میشد که ساز رفتن را کوک کرده بود و خودش را ملزم کرده بود به هر طریقی شده برود...
میگفت معنویت خون م کم شده!
البته که هرچه تعریف کند از لذت نوروزهایش در آنجا تا به چشم نبینم نمیفهمم.
اما من هم ناخواسته عاشق این سبک تحویل سال شدم...
تحویل سالی که شاید کنار هم نیستیم و 12 روز شاید روزی یکبار که نه، یک روز در میان هم نتوانیم یک دیگر را ببینیم!
دیشب راهی اش کردم.
گروه خانم ها انشاالله امشب عازم است و آنها آنجا منتظر هستند تا بهشان ملحق شویم.
امشب به شرط توفیق عازم هستم به قسمتی از سرزمینم که متاسفانه دیده نشده. ساکنینش هم کیش من هستند اما از کمترین امکانات یک زندگی معمول هم برخوردار نیستند.
میرویم تا شاید بتوانیم مرهمی شویم روی زخمهای عمیقشان..
میرویم تا به خودمان یاد بدهیم دنیای دیگران هم برایمان مهم باشد...

و من الله توفیق


[ پنج شنبه 91/12/24 ] [ 5:37 عصر ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

من کیستم ؟ بر جا ز کاروان سبک بار آرزو، خاکستری به راه.... گم کرده مرغ دربه دری راه آشیان، اندر شب سیاه....
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 190665