عطر ریحان | ||
به نام او که نزدیکترین به من است... حالا پاشید بریم، یه جا دیگه مونده...اما....................... السَلامُ عَلیک یا اباعبدالله(ع) السَلامُ عَلیک یا اباالفضل العباس(ع) السَلامُ عَلیک یا علی بن الحسین(ع) [ یکشنبه 89/9/14 ] [ 11:41 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 89/9/14 ] [ 9:49 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
[ جمعه 89/9/12 ] [ 8:49 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
که فرشته ها برایم دعا میکنند، یادم باشد که قاصدکی در راه است، که فردا منتظرم می ماند، اگر روزی دلم گرفت یادم باشد [ پنج شنبه 89/9/11 ] [ 1:25 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
مثلا تا حالا آرزو کرده اید کفش کلارک دویست هزار تومنی بپوشید؟ ممکنه آرزوهاتون کوچکتر از این باشه! [ سه شنبه 89/9/9 ] [ 10:30 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
عرفان نظر آهاری [ سه شنبه 89/9/9 ] [ 10:25 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
گریه بر امام حسین (علیهالسلام) بنابراین، اصل کلی این است که هر حادثه تلخ و ناگواری را باید بهانه کرد و برای سالار شهیدان اشک ریخت؛ نه آنکه افراد داغدیده برای تسکین عواطف و احساسات خود آن حضرت (علیهالسلام) را بهانه کنند و برای التیام زخم خویش اشک بریزند و ندبه نمایند و بین این دو گونه عزا داری فرق وافر است؛ زیرا محصول یکی تعزیت برای حضرت امام حسین (علیهالسلام) است و نتیجه دیگری تسلیت برای خود؛ هر چند ممکن است بهانه قرار دادن واقعه جانسوز کربلا هم بیاثر نباشد. وجود مبارک سیدالشهداء (علیهالسلام) فرمودند: «أنا قتیل العبرة»؛ یعنی من که به هدف اِحیای حق و اِمحای باطل کشته شدم، باید عَبَرات داشته باشم؛ به طوری که چشمان علاقهمندان به سالار شهیدان پر از اشک شود و آن اشکْ فراوان از شبکه چشم خارج گردد و به صورت انسان عبور کند تا عَبَرات بشود. این سنّت حسنه، آثار فراوانی دارد، از جمله این که محبت اهل بیت (علیهمالسلام) در قلب شیعیان حضور پیدا میکند؛ آنگاه دوست امامان معصوم (علیهمالسلام) هرگز فکر و راه و روش آنان را رها نمیکند؛ زیرا رهبری جوارح به دست جانحه و دل است و زمامداری قلب را محبت به عهده میگیرد و دلِ دوستان حسین بنعلی (علیهالسلام) جوارح را به صَوْب صراط مستقیم رهنمود میشود. [ سه شنبه 89/9/9 ] [ 2:25 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
میگن صحن تو از بهشت خدا بهتره....یه قولی بده این دیگه خواهش آخره.....
[ سه شنبه 89/9/9 ] [ 1:49 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
به دعوت وبلاگ آسمان وارد موج وبلاگی بسیج و بسیجی واقعی شدم.... بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشان گرفتهاند و بسیجی سرباز گمنان امام زمان(عج) است که در مکتب عاشورا تربیت یافته و در دفاع مقدس خود مدرس سلسه رهجویان شهادت گشت . بسیجی کسی است که شور و شعور را در هم آمیخته و پیوندی ناگسستنی با مولای خوبان دارد که در قالب زمان محدود نشده و همچنان ادامه دارد. تا زمانیکه کشور محتاج امنیت است حضور بسیج و بسیجی لازم و ضروری است و هیچ کشوری در هیچ زمانی بدون امنیت نمی تواند به حیات خود ادامه دهد . بسیج یک نیروی مردمی است و به طبقه خاصی تعلق ندارد و بسیجی را می توان در هر قشری از اجتماع جستجو کردو یافت . بسیجی با ایمان عمیق توام با عواطفی که از خصوصیات ملت ایران سرچشمه می گیرد رفتار و عملکرد دشمن را رصد کرده و هرزمان لازم شد وارد میدان شده و با تفکری که از اسلام ناب محمدی(ص) نشات می گیرد به مقابله با خطرات می رود . در یک کلام بسیجی نیرویی کارآمد و سرمایه ای گرانبها برای اسلام و انقلاب و کشور است که باوجود آن ، کشور از گزند دشمنان مصون مانده و راههای ترقی و پیشرفت با سرعتی بیشتر طی می شود و هرکس که این نیروی عظیم را انکار کند در خرد و یا صداقت او باید شک کرد . [ دوشنبه 89/9/8 ] [ 8:43 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
خدایا از این شهر خسته ام....
خدایاااااا ما تو این عالم دچار خسران شدیم و یکی نیست دستمونو بگیره.....پس کو مولای ما...؟؟؟؟ کو صاحب ما؟؟؟؟؟؟ [ دوشنبه 89/9/8 ] [ 7:36 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |