عطر ریحان | ||
شب قدر اول و دوم رفتیم مسجد دانشگاه شریف که انصافا برنامه ش عالی بود و حاج آقا قاسمیان سنگ تموم گذاشت. مسجد ارک هم انگار همه برای حاج منصور اومده بودن و هیچ کس طالب سخنرانی نبود... به هرحال همینقدر بگم که مجلس اصلا جو شب احیا و توبه و استغفار نداشت...یعنی اصلا مناجات بنده و معبود نبود... [ سه شنبه 91/5/24 ] [ 5:57 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
خیلی وقته میخوام بیام درست و حسابی آپ کنم ولی چون هنوز نت نداریمو باید بیام خونه مامانینا چتر بشم فرصت نمیشه.. [ سه شنبه 91/5/24 ] [ 4:33 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
همسر پیشنهاد یه خونه مشترک داده... [ جمعه 91/5/20 ] [ 7:32 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
امشب انتظار علی پایان میابد [ پنج شنبه 91/5/19 ] [ 8:45 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
[ شنبه 91/5/14 ] [ 7:34 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
بعد از اسباب کشی که داشتم کتابها رو تو کتابخونه میچیدم با یه ساکی که مربوط به آقای همسر بود و محتویاتش برام ناشناخته بود و تا حالا ندیده بودم مواجه شدم! [ دوشنبه 91/5/9 ] [ 6:57 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
بالاخره نقل مکان کردیم. [ شنبه 91/4/31 ] [ 7:23 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
تو چت بهش میگم خیلی گرسنمه کلی کار کردمو انرژی ندارم
[ دوشنبه 91/4/26 ] [ 1:49 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
به لطف خدا و به دعای شما دوستان بالاخره بعد از رفت آمدای هرروزمون به بنگاهها یه خونه نقلی پیدا کردیم. [ یکشنبه 91/4/25 ] [ 5:25 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
زنگ زده میگه (با همون لحن بامزه ش مواقعی که میخواد ناراحتیشو نشون بده!) خانمی رو بردن! [ یکشنبه 91/4/18 ] [ 4:34 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |